خزانه داری و همکاران (1379) نمونه ای از برنامه تجربه شده در آمریکا را ارزیابی و به عنوان الگو و راهنمای کلی برای برنامه ریزی توصیه کرده اند که شامل ده مرحله زیر می باشد:

1- تشکیل کمیسیون ملی خشکسالی

2- شرح اهداف طرح و سیاست ها

3- رفع کشمکش ها و مشکلات احتمالی بین بخش های اقتصادی و محیطی

4- تعیین منابع طبیعی، بیولوژیکی و انسانی و نیز تعیین محدودیت های حقوقی و مالی

5- توسعه طرح خشکسالی

6- شناسایی پژوهش های لازم و وقفه های موجود

7- ترکیب موضوعات علمی و سیاسی

8- اجرای طرح خشکسالی

9- توسعه برنامه های آموزشی و تربیتی در سطوح مختلف

10- ارایه روش ها برای ارزیابی مراحل طرح خشکسالی

مرید و همکاران (1380) بر مبنای تجربه های آمریکا و نیازها و مسایل مدیریت منابع آب ایران طرحی برای مدیریت جامع مقابله با خشکسالی بصورت زیر توصیه نموده اند:

1-برنامه های ارزیابی شامل:

-ارایه تعریف واحد و جامع از خشکسالی و انتخاب روشیا روش های محاسباتی مناسب برای برآورد خشکسالی

- تجزیه و تحلیل خشکسالی بر اساس شاخصیا شاخص های تعریف شده

- تعیین نوع و چگونگی اجرای عملیات مقابله با خشکسالی

- ارزیابی خسارت های ناشی از کمبود آب و تعیین زمان و نوع اقدامات مناسب

- ارزیابی شبکه های دیده بانی بر اساس اطلاعات مورد نیاز و ارائه راهکارهای توسعه و تکمیل شبکه

2- برنامه های تدوین و تصویب قوانین جدید و ارزیابی قوانین قبلی که به طور عمده راهکارهای زیر را شامل می شود:

- بررسی و تجدید نظر در حقابه ها و تعدیل آنها برای شرایط کم آبی

- تخصیص وام های کم بهره برای کشاورزان خسارت دیده

- بازنگری و تصویب قوانین لازم به منظور حفظ جریان رودخانه ها و جلوگیری از خشک شدن آنها

- جلوگیری از توسعه شهری در مناطقی که با بحران خشکسالی مواجه اند

- تدوین و تصویب قوانین لازم برای صرفه جویی در مصرف آب

3- برنامه های ترویجی و آموزشی به منظور اطلاع رسانی و به هنگام نگهداشتن آگاهی های عمومی و ترغیب مردم به صرفه جویی

4- برنامه ارایه کمک های فنی و ایجاد الزام برای استفاده از منابع جدید نظیر تغییر الگوی زراعی، استفاده از ارقام کم مصرف، استفاده از روش های کم آبیاری، تولید بر مبنای تنش آبی در بخش کشاورزی ، بازیافت پساب های صنعتی در بخش صنعت همچنین برنامه های توسعه، استفاده از منابعی که در شرایط معمولی بهره برداری از آنها مقرون به صرفه نمی باشد (توسعه استفاده از منابع جدید) و تغییر نوع بهره برداری از منابع نظیر صدور مجوز بهره برداری های اضطرارییا تجدید نظر در مدیریت بهره برداری از سدها

5- برنامه افزایش بازده بهره برداری از منابع آب و نزدیک کردن بازدهی بهره برداری به بازده پیش بینی شده یا مورد انتظار در بخش کشاورزی، صنعت و آب شهری

6- برنامه های ضربتی نظیر اصلاح سامانه های آبرسانی و توزیع آب، تأمین خسارت های خشکسالی، جلوگیری از بهره برداری های غیرضروری نظیر بهره برداری تفریحی از سدها، اعمال معافیت های مالیاتی و برنامه های اضطراری و تعرضی نظیر خرید حقابه کشاورزان و تغییر حقابه و تشدید راهکارهای جلوگیری از بهره برداری از منابع سطحی و زیرزمینی

مدیریت بحران، بیشتر جنبه های تنش زا و بحران های اجتماعی و اقتصادی ناشی از بروز خشکسالی و اقدامات اضطراری و واکنشی برای کنترل این پدیده را مد نظر قرار می دهد و در مدیریت ریسک، کلیه پدیده های ناشی از شروع تداوم و شدت خشکسالی بررسی شده و راهکارهای مؤثر میان مدت و بلند مدت برای پیش بینی و مقابله با حالت های مختلف خشکسالی تبیین می شود(میر ابولقاسمی و مرید، 1380)
مزیدی (1387) معتقد است در تحلیل منطقه ای خشکسالی هیدرولوژیکی، با برقراری ارتباط میان ویژگی های حوزه های آبخیز و شاخص های جریان، می توان شدت خشکسالی را برآورد کرد. خشکسالی یکی از بلایای طبیعی می باشد که خسارات زیادی به زندگی انسان و اکوسیستم های طبیعی وارد می آورد و با دیگرحوادث طبیعی از قبیل سیل، طوفان و زلزله تفاوت هایی دارد. عمده این تفاوتها در تاثیر تدریجی خشکسالی طییک دوره نسبتاً طولانی، عدم امکان تعیین دقیق زمان شروع و خاتمه و وسعت جغرافیایی تاثیر آن می با شد. از طرف دیگر نبود تعریف دقیق و قابل قبول جهانی از خشکسالی به پیچیدگی و سردرگمی این پدیده افزوده است. خشکسالی ها در حالت کلی سه نوع هستند: خشکسالی هواشناسی، خشکسالی هیدرولوژیکی و خشکسالی کشاورزی .خشکسالی هواشناسی یا آب و هوایی اساساً خشکی ناشی از کمبود بارندگی می با شد که در صورت تداوم منجر به خشکسالی هیدرولوژی و کشاورزی می گردد.
ناظم السادات(1380) اظهار می دارد درصد فراوانی وقوع خشکسالی و شدت آن در کشور بسیار بالا بوده که بیشترین فراوانی با 50 درصد متعلق به منطقه بندرعباس می باشد. پس ازآن به ترتیب، زابل 7/46%، زاهدان 43%،یزد 42%، ایرانشهر 40% ،‌کرمان 27%، دارای خشکسالی می باشند که همگی جزو مناطق خشک ایران محسوب می شوند.
شاه محمدی (1380) خشکسالی ها و تر سالی ها را در ایستگاه های بوشهر، مشهد، تهران، اصفهان و جاسک با استفاده از آمار دراز مدت بررسی نمود. این تحلیل نشان می دهد که احتمال وقوع خشکسالی در ایستگاه های بوشهر، اصفهان، مشهد، تهران و جاسک بترتیب برابر 47، 37، 48، 39 و 45 درصد است. بنابراین می توان گفت احتمال اینکه در هر منطقه خشکسالی اتفاق بیفتد حدود 50 درصد است که این اهمیت بررسی و شناخت دقیقتر این پدیده رایادآوری می کند.
بداق جمالی و همکاران (1382) در مقاله خود تحت عنوان ضرورت پایش وضعیت رطوبت خاک در افزایش بهره‌وری آب کشاورزی به این نتیجه رسیدند که پایش مستمر رطوبت خاک و آنالیز داده‌های آن به‌صورت نقطه‌ای به‌منظور شناخت شرایط محیطی ضروری است. برای استفاده از فن‌آوری جدید تصاویر ماهواره‌ای، اندازه‌گیری همزمان رطوبت خاک جهت تصحیح و کالیبره نمودن این تصاویر ضرورت دارد. بر اساس اطلاعات مستقیم رطوبت خاک می‌توان شاخص معتبری برای پایش خشکسالی تعریف نمود که محدوده‌های اساسی در این شاخص، رطوبت خاک در نقطه پژمردگی و ظرفیت زراعی خواهند بود.

رضیئی و همکاران (1382) خشکسالی را با استفاده از شاخص SPI در حوزه مرکزی ایران بررسی نمودند. در این بررسی مشخص شد که SPI با مقیاس زمانی کوتاه مدت برای مناطق خشک و نیمه خشک مناسب نیست و SPI طولانی مدت ( 6 و 12 و 24 ماهه) برای این مناطق برای پایش خشکسالی مناسب تر است. آنان همچنین نشان دادند که پدیده خشکسالی از غرب به شرق ازیک روند تقریباً افزایشی پیروی نموده و در حاشیه شرقی استانیزد شدت خشکسالیها به حد اکثر می رسد.

کاراموز و همکاران (1385) در تحقیق دیگری با استفاده از شبکه عصبی انواع خشکسالی های کشاورزی، هیدرولوژی و زراعی را در حوضه گاوخونی در استان اصفهان پیش بینی کردند.

ابریشم چی و همکاران (1385) با استفاده از مدل تلفیقی غیر خطی مبتنی بر شبکه عصبی، خشکسالی را در حوضه زاینده رود پیش بینی کردند.

آشگر طوسی شادی، علی زاده امین، جوانمرد سهیلا (1382)اظهار داشتند درسال زراعی 79-78، به علت کاهش بارندگی و نباریدن برف و نبودیخبندان کافی، ذخایر آبهای سطحی استان خراسان به شدت کاهش یافت و تولید مزارع را که از منابع فوق آبیاری می شوند، تحت تأثیر قرار داد، به طوریکه خسارتهای ناشی از عوامل نامساعد جوی در بخش زراعت، معادل 4/682 میلیارد دلار برآورد گردید. در بخش قناتهای کشاورزی نیز با توجه به کاهش 53 درصدی میزان بارندگی به منظور جبران خسارتهای خشکسالی و اثرهای نامطلوب آن بر تعداد 6792 رشته در بخشهای مرکزی و جنوبی استان به طول 7948 کیلومتر، حداقل معادل 68 میلیارد ریال اعتبار اختصاص یافت.

در خبرنامه اقلیم، 1378 آمده است که طی سال‌های آبی 79-1378 تا 81-1380یک خشکسالی بلند مدت‌ و شدید بر 25 استان بزرگ کشور استیلا پیدا کرد که موجب افت شدید آب‌های سطحی و زیرزمینی و کاهش تولیدات کشاورزی گردید. این خشکسالی که در استان‌های کرمان، خراسان، فارس و سیستان و بلوچستان از شدت و بزرگی بیشتری برخوردار بود، بیش از نیمی از جمیعت کشور را با بحران آب و غذا روبرو کرد. بر اساس گزارش وزارت کشور در تیرماه 1381 منابع ذخیره آب کشور نسبت به نرمال اقلیمی در حدود 45 درصد افت نشان داد. در خلال این سال‌ها 8/2 میلیون تن گندم و 280 هزار تن جو از بین رفت و 800 هزار رأس دام در اثر تشنگی و گرسنگی تلف شد و بسیاری نیز به کشتارگاه‌ها فرستاده شدند.

درخشکسالی سال 78-1377 متوسط بارش سالیانه ایران 26 درصد کمتر از بارش متوسط دوره سی ساله و درمقایسه با بارش سال قبل (77-1376) حدود 41 درصد کمتر بود، در نتیجه دراین خشکسالی 70 درصد محصولات دیم و 10 درصد محصولات آبی صدمه دیده و تولید گندم 4/2میلیون تن و تولید برنج حدود چهارصد هزار تن کاهش یافت (7).

با توجه به امکان مطالعه و شناسایی احتمال وقوع خشکسالی در مناطق مختلف توجه به بیمه محصولات می تواند کمک شایان توجهی به امنیت زراعی نماید و کشاورز با طیب خاطر بتواند فعالیت های خود را انجام دهد و در شرایط وقوع جشکسالی امکان جبران خسارت ها از طریق شرکت های بیمه امکان پذیر باشد(فرج زاده، 1376).

عزتیان و راستگو (1387) می نویسند" در فصل بهار دوره های خشکسالی روی کمربند نیمه خشک جهان معمولأ طوفان های حامل غبار از روی صحاری بزرگ جهان خیزش نموده و کیفیت هوای کشورهای مستقر در این محدوده را تحت تأثیر قرار می دهند. موقعیت جغرافیایی کشور ایران به گونه ای است که در مسیر حرکت ابرهای غبارات آسیایی و طوفان های شن واقع شده است و این امر سبب نامطلوب شدن کیفیت هوا در بسیاری از روزهای سال است. با توجه به اینکه صحاری مرکزی ایران نیز خاستگاه غبارات می باشد و این غبارات اگر از میزان خاصی تجاوز نمایند بر سلامتی عموم تأثیر نامطلوب داشته و با کاهش دید سبب مخاطراتی در ترابری زمینی و هوایی می گردند. از طرفی با کاهش دریافت تابش توسط سطح زمین کیفیت محصولات زراعی را تحت تأ ثیر قرار می دهند. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره ای خاستگاه غبارات آسیایی تعیین و برخی اثرات نامطلوب آن بر بهداشت و محیط زیست مورد بررسی قرار گرفته است."

خسروی (1379) اظهار می دارد در بسیاری از نواحی ایران، خشکسالی یک تحدید حتمی و اجتناب ناپذیرخواهد بود. وی دریک دسته بندی کلی، عوامل خشکسالی در ایران را به صورت موارد زیر بیان می دارد:

1-میانگین بارندگی سالانه کشور حدود 250 میلیمتر است که این عدد کمتراز مینگین بارندگی آسیا و حدودیک سوم میانگین بارندگی سالانه جهان می باشد.

2-وجود آب و هوای خشک و نیمه خشک در کشور و مشکلات ناشی از تغییرات آب و هوایی در طول سال و عبور کمربند بیابانی از کشور ایران.

3-توزیع نامتعادل طبیعی مکانی و زمانی جریان آبهای سطحی و عمقی( آبهای زیر زمینی) در انطباق با نیازهای آبی.

4-ریزش های جوی و آبهای سطحی کم، وضعیت نامشخص سطح آبهای زیر زمینی و محل آنها و عدم دسترسی آب دریا به منطقه استانهای مرکزی و کویری.

5-عدم برنامه ریزی در احیاء و مصرف آب( اعم استفاده از آبهای زیر زمینی – آبرسانی به مناطق مختلف)

6-تفاوت های اقلیمی و فرهنگی بیش از حد و شرایط توپوگرافی و جغرافیایی کاملا متفاوت در نقاط مختلف کشور

همه مردم کما و بیش با خشکسالی وعوارض و اثرات‌آن آشنا بوده ودر هنگام بروز خشکسالیهای شدید آن را لمس نموده اند ولی تعیین شدت خشکسالی ونحوه ارزیابی‌آن در هر منطقه همچنان یکی از مسائل مهم باقی مانده است (عباسی 1381). رحمانیان (1379) معتقد است، پیشگیری وممانعت کامل از وقوع کمبود آب ممکن نیست لیکن با تحلیل آمار واطلاعات موجودمی توان وقوع آن رابرای دوره های بازگشت مختلف برآورد نمود وبا اخذ تدابیر مدیریتی واجرای طرحهای مقابله و سازش با خشکسالی تاثیرات وپیامدهای ناشی از آن راکاهش داد. ازدیدگاه صاحب نظران تعایف گوناگون برای خشکسالی ارائه شده است.